فردا تولدمه

ساخت وبلاگ
به نام خداسلامکلی حرف هست که دوست داشتم تو این یادداشت بنویسم ولی خب نمی نویسم.چون نمی خوام از این فرصت به عنوان طعمه واسه زدن حرف هام استفاده کنم.این کادو خیلی خیلی کوچک و خیلی دیر رو فقط به عنوان معذرت خواهی برای اشکی که به خاطر من ریختی برات می فرستم.واسه معذرت خواهی واسه تموم ناراحتی هایی که واسه من دیدی.واسه اینکه انقد کم طاقتم که تو رو تحت فشار گذاشتم.واسه اینکه اجازه ندادم هیچ جا راحت باشی.البته می دونم که حتی واسه یه دونه از این ها هم کافی نیست چه برسه به همشون.اینو بدون که خوشحالیت همیشه واسه من اولویت اوله و اگه گاهی ناراحتت کردم یا تحت فشارت گذاشتم از خنگیم و دستپاچگیم بود.به امید اینکه روزی "تو" ایینه ای در کنارم باشی لحظه ها رو می شمارم.سحر با باد می گفتم حدیث ارزومندیخطاب امد که واثق به الطاف خداوندیما هم گفتیم چَشم:))1398/06/16 امضا مستر کتانژانتاین نامه به عنوان اولین نامه با یه کادو پستی برام اومد رفتم تو عظیمیه گرفتمشبعد 4 سال که هر وقت که کشو رو مرتب میکردم و میخوندمش تصمیم گرفتم بندازمش دورمیدونم هیچوقت این وبلاگ و پیدا نمیکنی که بتونی بعد چندین سال اینا رو بخونی ولی میخوام بدونی رفیق بابت اینکه قدرتو ندونستم متاسفمبابت اینکه نتونستم ذوقم و بیان کنم و مثل کوه یخ بودم متاسفمامروز سیزدهم شهریور هزار و چهارصد و دویهدو سال از اون شهریوری که دیگه نبودی میگذرهو من تازه الان میفهمم چه قدر حامی بودیهرجا هستی ارزو میکنم شاد و خوشبخت باشی و هرگز یاد من نیفتی چون من برات به جز رنج هیچی نداشتممیدونم تو خوشبختی و پیدا میکنی و اگه هم پیدا کنی خودت میسازیشدلت پر نور رفیق فردا تولدمه...ادامه مطلب
ما را در سایت فردا تولدمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afrabontanha بازدید : 17 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1402 ساعت: 14:01

نمیدونم چرا متخصص وارد شدن تو روابطیم که ازارم میدن و بدتر از اون اینکه نمیتونم رهاشون کنم.شاید چون تو نه گفتن ضعیفم.هزار بار به خودم میگم این اخرین باره که با این ادم حرف میزنی ولی بازم تکرارش میکنم.طرف جانی و مالی و روحی بهت صدمه زده و پشیزی برات ارزش قایل نیست و تو میدونی ارزشمندی فقط رهاش کنامروز اینقدر بدوبدو کردم که الان هم خیس عرقم دارم از خودم از اینده ام از صدمات فرار میکنم اما خودم دوباره شروع میکنم به کار اشتباه کردن ولشون کن دخترمهم نیست که قدرتو ندونن این تعیین کننده ی ارزش تو نیستمهم نیست که تنهاییمهم نیست که ادما قضاوتت میکنن کدومشون عقل سلیم دارن مگه؟شل کن سفت کن در نیار هی رو زخمات مرهم نذار و هی خودت زخماتو به خونریزی ننداز اینقدر خودتو ازار ندهاون ادما بهت صدمه زدن اما مقصرش خودت بودی نذار دوباره بهت صدمه بزنن نذار بهت بگن نمبتونی بدرخشیتو میدرخشی میدونم فردا تولدمه...ادامه مطلب
ما را در سایت فردا تولدمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afrabontanha بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1402 ساعت: 14:01

نمیدونم هنوز کسی وبلاگ میخونه یا نه راستش اصلا برام اهمیتی هم نداره چون دارم برای دل خودم مینویسمدلتنگی های پرستار بیمارستان کمالی یاد کتاب دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم میفتمخیلی خستم از این که حس میکنم روحم جسمم و همه چیزم در گرو این شغل کوفتیه خستماز این که فکر میکنم به بن بست رسیدم و برای هیچکس مهم نیست خستمخیلی خستماز این که حس میکنم ادمای دورم چقدر متفاوت تر از من فکر میکننخستم فقط میدونم خیلی خسته اممی بینم دارم حقمو میخورن و بهم میگن سکوت کن این منو میکشهکاشکی تموم بشه این کابوسچشم باز کردم و دیدم وسط جهنمی هستم که خودم ساختمشمیخوام فرار کنم نمیتونممیخوام تحمل کنم نمیتونممیخوام گریه نکنم نمیتونم میخوام گریه کنم نمیتونمتو برزخمکاش تو جهنم بودم لااقل اوضاعم مشخص بود فردا تولدمه...ادامه مطلب
ما را در سایت فردا تولدمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afrabontanha بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 15:45

قدیما از اینکه ادمی با یکی تو رابطه بود و به کسی نمیگفت متنفر بودم شایدم اونا رو قضاوت میکردماین روزا نمیدونم چی ام تو رابطه ام نیستم خوبم بدم و هرچی هستم تو برزخمبا ادمای جدید اشنا میشم که میدونم موندگار نیستن میدونم نمیخوامشون اینو مطمئنم که ابنو از زندگی نمیخوام هرجند میگم ادما رو نمیشه از جندبار دیدن قضاوت کردحس میکنم به خودم خیانت میکنم که برای یه لحظه بیرون بودن خودم و اذیت میکنم این ادم هیچیش ایده ال تو نیست و قرار نیست برای دلخوشی تو کاری کنه پس اینجا چه غلطی میکنی؟به خودت میگی ایرادی نداره تنها میمونم من مرد تنهای شبم ولی از اونور کارایی میکنی که اصلا شبیه حرفات نیستامروز که داشتم کتاب قوانین وراثت و میخوندم دیدم من چقدر به خودم ظلم کردم گور پدر اکرم و محمدی و بابا و امثالهم تو تنها کسی هستی که به خودش صدمه زده دخترتو خواستی اینجا باشی فاطمه تو خواستی تو اونی هستی که انتخاب کردهمیشه وقتی نوشته هات و میخونم داری میگی از این وضعیت خسته ایخب به نظر نمیاد واقعا خسته باشی اینو دارم در استانه سال 1402 مینویسم 5 سال گذشته و من هنوز همون ادممنمیگم بدم یا خوبمیگم اگه ناراضی هستی خوب یه تکونی به خودت بده فردا تولدمه...ادامه مطلب
ما را در سایت فردا تولدمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afrabontanha بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 15:45

بعد مدت ها برگشتم چند روز پیش برنامه ریختم واسه کارام و مثل همیش انگار نه انگار  تصمیم دارم بیشتر بخونم بیشتر بنویسم دنیایی که خیلی وقنه به طور جدی ازش دورم خیلی نویسنده مطرح ایرانی تو این چندسال اخیر تو جهان کم داشتیم یکم حقیقتش ناراحتم نمیدونم دقیق فردا تولدمه...ادامه مطلب
ما را در سایت فردا تولدمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afrabontanha بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:07

این چند روه که تو کرج منطقه ی مدام داره برقا میره.منم همش تو تختم حتی روحیه کتاب خوندن هم ندارم. از چند روز پیش شروع کردم به نوشتن راجع ب خیانت نه بخاطر اینکه کسی بخونه بخاطر اروم کردن خودم.زیادی تنهام نه دوستی نه هم کلامی دیگه جدا دارم از تنهایی میت فردا تولدمه...ادامه مطلب
ما را در سایت فردا تولدمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afrabontanha بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:07

بعد از یه مدت اومدم شرایط بر وفق مراد نیست یعنی اوضاع همه جوره بده ادم تا میاد خوشحال شه زلزله میاد تا میاد یادش بره گرونی میشه بعدم ک هوای تهران و کرج الوده اس و امتحانا و کلا ضد حال

+ نوشته شده در  شنبه نهم دی ۱۳۹۶ساعت 20:7  توسط افرابن  | 
فردا تولدمه...
ما را در سایت فردا تولدمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afrabontanha بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 20 دی 1396 ساعت: 5:14

خدای عزیزم سلام اینجا همه چیز خوبه.هیچ پسری احساس هیچ دختری رو به بازی نمیگیره.دست های هیچ پدری خالی نمیمونه و اصلا سگ دو زدن معنی نداره.اینجا رو زمین عدالت برقراره وملاک برتری ادما تقواست نه رنگ پوست و ملیت‌.اینجا ادم دنبال کمک کردن به همنوع هاشونن میبینن یکی ناراحته داغون میشن تا خوشحالش نکنن اروم نمیگیرن.همه قانع همه دارای مناعت طبع همه برای دیگران خوبی و خوشبختی میخوان.اصلا گدا تو خیابونا نیست نه کودک کاری نه فالگیری.همه دارن تلاش میکنن با کمک به همدیگه یه دنیای بهتر بسازن هیچ کس خودخواه نیست و نمیگه بدبختی دیگرون به من چه؟اینجا مردم حروم نمیخورن هیچ کس واسه کارای کوچیک و بزرگ رشوه نمیگیره و حق هم و ضایع نمیکنن هرگز!اوه نمیدونی تو کتابخونه ها چه غلغله ای شده مردم دنبال اینن ببین تو تاریخ چی گذشته که چشاشون باز شه و عبرت بگیرن.هرکسیم سرش تو کار خودشه نه دخالتی نه قضاوتی.همه هم همدیگر رو دوست دارن اصلا هم تظاهر نمیکنن.سعی میکنن مثل حرفاشون باشن و شعار ندن.خدایا اینجا همه چی سرجای خودشه حتی قدرت دست بعضیا اره حتی بمب بارون های روی سر مردم و نسل کشی ها.اصلا هم لازم نیست بگردی ببینی چی جای خودش نیست مثل اون بازیه تو مهدکودک.اصلنم دلمون نزده این بازیه‌.خدایا ما همونایی هستیم که یه مدت بنده ات بودیم یادته مارو؟؟؟مگه نگفتی زمین و زنده میکنی؟مگه نگفتی صدات کنیم تا اجابتمون ک فردا تولدمه...ادامه مطلب
ما را در سایت فردا تولدمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afrabontanha بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 3:19

دوستم دیشب حالش بد بود.گفتم عیب نداره همهی ما عین همیم هممون لعنتی هستیم چون تنمون و نمیذاریم در اختیار همه. یکی دوست داره اون دوسش نداره.هرکی و خواست دوست داشته باشه طرف اونو دوست نداشت.بیخیال غم و غصه خودم کمه باید غصه ی اونم بخورم؟کی تو این دنیا نگران حال منه؟ چرت میگم تو رو ناراحت میکنم ولی قضیه این دنیا اینه هرکسی دنبال بهتر کردن حال خودشه.حالم بهم میخوره از دوست داشتنی که از روی شهوته.از عشقی که میخواد با سکس به وجود بیاد. تو کل عمرمون اینجوری توجیهمون کردن مرده دیگه همیشه حق باشما بوده این بار هم حق باشماست.میگم که مشکل از منه‌.  14sep2017 + نوشته شده در  شنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۶ساعت 19:20&nbsp توسط افرابن  |  فردا تولدمه...ادامه مطلب
ما را در سایت فردا تولدمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afrabontanha بازدید : 128 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 3:19

یه چیزایی یادم میاد اما خیلی تاریک و گذرابعد از اینکه مامان اینا از کربلا اومدن میگفتن از همه چیز واهمه داشت میگفتن میترسیده و خودشونم نتونستن زیارت کننقبلتر از اونم تنها تو خونه نمیموند گریه و زاری که بیاد بیرون از خونه یه بار از خونه زده بود بیرون و بعد گم شد یه مدت منتظرموندیم بعدش کل خانواده بسیج شدن که بگردن دنبالش اخرشم تو یه کوچه ای گرم و سرخ پیداش کردن بعد پیداشدنش حتی نمیتونست آب بخوره اون قدر از دست خودش عصبانی بود بعد اون قضیه هر روز یکی میرفت دنبالش یکم که گذشت گیر دادن هاش شروع شد _اینا کین اینجا؟+کسی نیست صدای تلویزیونهاما خب بعضی چیزا خوب یادش بود بدی این بیماری اینه که کسی باور نمیکنهطرف داره مثل بلبل باهات حرف میزنه کافیه یه سوال بپرسی تا به پته تته بیفته و فکر کنی داری دست به سرت میکنه عجب فیلمی بازی میکنه کم کم از انجام همه ی کارا سر باز میزنهاینجاست که ما آدمای دانای کلی که شایدم به تنگنا رسیدیم قضاوت میکنیماونقدر از اندام هاش کار نمیکشه که روز به روز بیشتر تحلیل میرن ازش میخوای راه بره امتناع میکنه فکر میکنی دیگه واقعا داره لجبازی میکنهو روز به روز همه چی درهم برهم تر میشهشنوایی فوق العاده اش و حس ششمش باعث آزار میشه کم کممیخوای یواشکی برای انجام یه کاری تنهاش بذاری اما میفهمهعجیب بود که وقتی میفهمید یکی خوابیده بیشتر سر و صدا میکرد طرف و پیدا میکرد فردا تولدمه...ادامه مطلب
ما را در سایت فردا تولدمه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afrabontanha بازدید : 111 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 3:19